محل تبلیغات شما

وبلاگ شده برام تسکین روح. آدم وقتی از چیزی ناراحته و بهمرز استیصال و فروپاشی میرسه، یک راه حلی درونی پیدا میکنه. ممکنه با خودش حرفبزنه و یا اینکه هر کار دیگه ای بکنه. این سیستم با خود حرف زدن خیلی جالبه.درباره من این حرف ها از زبان وبلاگ زده میشه. در واقع مهم نیست که این حرف ها رودر این آدرس اینترنتی منتشر کنم، بلکه در همون زمانی که دارن تو ذهنم ساخته میشن،برای اینجا ساخته میشن. یعنی ممکنه قبل از انتشار اینچنینی محو بشن ولی شیوهبیانشون در هر حال اینطوریه.

مردادماه با دختری آشنا شدم به اسم لیلا. برنامه دوستیعاطفی نداشتیم و علت آشنایی از اول بسم الله حول ازدواج بود. برا همین نوع شناختمتکی بر شناخت همسر بود. از همون موقه یه ایراد میشد گرفت که آدم چطور خودش روجلوی همسر بالقوش نمایش میده و چه بسا با خود واقعیش خیلی متفاوت باشه. به هر حالعلی رغم این ایراد، دو نفر آدم تحصیلکرده و اصطلاحاً از آب و گل درومده باید بدوننچی میخوان و فرق داره با دوتا جوون 20 ساله هورمون زده.

الان که بهمن ماه هستیم تا مرز ازدواج نزدیک شدیم.خواستگاری به صورت سنتی انجام شد. فاصله دو شهرستان طی شد. آزمایش هم گرفتیم. قراربر این بود که یک روز از 22 تا 25 بهمن مراسم نامزدی برگزار بشه و 16 اسفند(سالگرد تولد خودم) عقد کنیم.سر خیلی مسائلی که ممکن بود اختلاف انگیز بشه بهتفاهم رسیدیم.

البته این رابطه خراب شده و اصلاً نمیخوام دوباره بازسازیشکنم. تمام خرابی رابطه هم درباره دخالت دیگرانی بود که از ترس تاثیرگذاریشونبیشترین تاثیر رو گذاشتن. خواهرم هدا تمام تلاشش رو کرد و البته موفق نمیشد. ولیلجاجت از یک طرف به طرف مقابل سرایت میکنه. تمام چیزهایی که سرشون به تفاهم رسیدهبودیم تو حاشیه رفت و لیلا هم لجاجت کرد. در واقع رابطه به نوعی بیش از حد خالهزنکی شد. اینقدری که اصلاً دوست ندارم جوانبش رو به یاد بیارم. همینقدر بدونید که "چرا خواهرت اینطور گفت؟" بارها و بارها گفته شد. رابطهای که با این حرفا آسیب ببینه، رابطه ی دو انسان بالغ نیست و همون بهتر که تمومبشه.

ولی فضای خونه خیلی برام بد شده. خودم، دو خواهرم و پدرچهار نفریم که تو خونه ایم. 7 پرنده هم اونجان که در مجموع فضایی به اندازه بیشتراز 7 آدم رو خراب میکنن. در واقع میشه گفت 11 نفریم. حس تعلق به خونه تو خواهرامدیده نمیشه. تو جزئیات وارد نمیشم ولی واقعا هیچ فرقی با یک خونه مجردی 11 نفرهنداریم. برای همین برنامه های خاصی دارم. به هر حال دیر یا زود باید ازین خونهرفت.

75 میلیون به مستاجر خونه خودم بدهکارم و 55 میلیون از 80میلیون رهن منزلی که توش نشستیم رو خودم گذاشتم. یک تیر قرارداد هر دو خونه تموممیشه و 55 میلیون رو برمیدارم به همراه 20 میلیون که تهیش برام خیلی سخت نیست میرمتو منزل خودم. حداقل 15 میلیون دیگه هم دارم و تلویزیون، یخچال و بقیشم کم کم تهیهمیکنم. سخته ولی میتونم. من سختی های بزرگتر از این رو از سر گذروندم. دیشب به هاله (خواهرم) گفتم. ساعت 3 شب با صدای گریه هاش بیدار شدم. بغض آلودترین گریه ای که این چند وقته دیدم. به هر حال چیزی نمونده که منو نگه داره و قبلاً هم بهشون گفته بودم که صبرم تموم شده.

(ویرایش بعد از انتشار اولیه: احتمالا تا اون موقع منصرف بشم از این کار)

خواهرا و پدر قطعاً به مشکل میخورن. این دیگه موضوع مننیست. چند سالی بهشون کمک کردم. جواب کمک هام چیزی نگرفتم. میخوام تنهای تنهایتنها بشم. کمکی که لیلا بهم کرد این بود که بهم نشون داد چقدر تنهام. تو روندآشنایی نه تنها کمکی بهم نشد، بلکه سنگ‌اندازی هم شد. جایی که کمک کردن هزینه مادینداشت، دریغ شد. عمو و دایی تنهام گذاشتن و حالا دیگه با کسی رودروایسی ندارم. قبلاز این خجالت و شرمی بود ولی الان دیگه حس میکنم هیچ تعلق خاطری ندارم. میخوام ازتمام روابط عاطفیم دست بکشم. ای کاش آدرسی بود که پیدام هم نکنن ولی بعید هممیدونم کسی دنبالم بیاد. میخوام یه زندگی مجردی کامل رو بسازم. آزاد آزاد.

لینک این مطلب رو برای لیلا هم می فرستم. احتمالاً بیاد وبخونه. هیچ راهی برای بازسازی رابطه باقی نذاشته. واقعاً حس میکنم بازی خوردم و درصورت ادامه رابطه، در آینده هم از این اختلافات چیپ و بی ارزش نتونه پرهیز کنه.البته قضاوت منصفانه میگه در این مدت خوب در کنارم بود و در این آخر کار هم شالگردن زیبایی رو که برام بافت، به عنوان یادگاری باارزش نگه میدارم. به هر حال نمیشهیه رابطه رو با قسم و آیه نگه داشت. اگر اعتماد و همدلی وجود نداشته باشه، نفسرابطه عاطفی اشتباهه.

گزارشی از یک ارائه

دختری به نام لیلا

کرونا؛ گرفتن یا نگرفتن!

رو ,هم ,رابطه ,تو ,خونه ,ولی ,هر حال ,به هر ,بود که ,از این ,در این

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود تحقیق، پروژه و مقاله ShoperTime.ir teminopa پرسپولیس نیوز آموزش کشتی Andrea's style انواع پروژه فایل اکی 4 مردان اعراف عربی متوسطه اول (عارفی) سایت تبلیغاتی بازار آذربایجان